گارگاه 2
در نقد یک شعر مولفه های زیر را در نظر می گیریم :
زبان = ساختار و شعر پیش از این در ذهن ما شکل گرفته یا نه در حقیقت راجع به ساختار شعر یا متن شعر می خواهیم بحث کنیم .
در ضمن باید در نظر داشته باشیم اگر راجع به واژه ای بحث می کنیم .از نوع برخورد اشخاص که از بیرون تعیین کردند که بر اساس مولفه هایی از این زبان یا آن زبان استفاده کنیم .
زبان شناسی معروف فردینان دوسو سور سه تئوری معروف دارد که در جلسات بعدی به آن پرداخته می شود .
کلاً دو نوع بررسی داریم : 1- بررسی در زبانی = بیشتر بررسی زبان شناسی و خارج از متن
2- بررسی هم زمانی = یعنی بررسی یک مقدار در متن که وقتی نقد شعر انجام می دهیم بهتر است بررسی ها هم
زمانی باشد .
این دیدگاه که زبان گفتار یا آرکوئیک بهتره یعنی کدام دیدگاه بهتره ؟ کلاً این سوال غلط است .
در یک مثال : اخوان زبان آرکائیک و آرکوئیک را خیلی خوب ترکیب می کند و مهم این پیوند طبیعی جهان اخوان ثالث با زبان اخوان ثالث می باشد در اشعار اخوان شخصیت های روزمره در شعر هستند ولی راوی شعر که شعر را به پایان می رساند از ریشه های خراسانی استفاده کرده و شعر با نظم خاصی به پایان می رسد .
در اشعار نیما :
نیما اشاره به زبان طبیعی یا بیان طبیعی دارد و به عنوان زبان گفتار قرار گرفته شده .
خیلی جاها زبان شاعران طبیعی است و به خاطر بررسی زمانی طبیعی است . به خاطر پیوند طبیعی جنسیت زبان با فلسفه در بیرون یک شاعر در حقیقت درباره بعد صوری زبان صحبت می کند و شاخه های مختلف زبان را در نظر می گیرد .
نیما در مورد کل زبان صحبت می کند و منظورش این است که رابطه فلسفه ای که در زبان وجود دارد ودایره صوری با هم هماهنگ باشند و یک ترکیبی ایجاد می کنند و این به معنای آن که زبان گفتار باشد نیست . &&&
*** زبان آرکائیک = زبان فخیم
*** زبان آرگوئیک = زبان کوچه بازاری
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |